طی سال هایی که از آغاز هزاره سوم می گذرد، جهان و به طور ویژه منطقه خاورمیانه به شکلی جدی با پدیده شوم دهشت افکنی روبرو بوده و به دلیل پابرجایی منبع اصلی آن یعنی وهابی گری و افراط گرایی، جنگ با تروریسم هوده ای به بار نیاورده است.
تدبیر۲۴:طی نزدیک به 15 سال گذشته، دولت های غربی به ویژه آمریکا پیشتاز نبردی بی امان اما موهوم با پدیده تروریسم بوده اند؛ نبردی که بیشتر به جدال با سایه ها شباهت داشته و حتی سایه خشونت و دهشت را بر سر منطقه و جهان سنگینتر ساخته است.
یادداشت تازه وزیر امور خارجه را که در روزهای نزدیک به پانزدهمین سالگرد حادثه 11 سپتامبر در روزنامه «نیویورک تایمز» منتشر شد، می توان از یک نظر نقدی بر سیاست های غرب در مبارزه با تروریسم و توجه نکردن به ریشه های اصلی آن دانست.
«محمد جواد ظریف» در یادداشتی که چهارشنبه هفته گذشته در روزنامه آمریکایی و پرتیراژ نیویورک تایمز منتشر شد، ضمن انتقاد شدید از رهبران عربستان سعودی، وهابیت را سرمنشاء بخش مهمی از فعالیت های تروریستی خواند و خواستار ائتلافی جهانی علیه وهابی گری شد.
روشن است که مخاطب اصلی ظریف در این نوشته، کشورهای غربی و در صدر آن ایالات متحده آمریکا است؛ کشورهایی که نزدیک به 15 سال است که جنگ علیه تروریسم را به راه انداخته اند ولی وضعیت امروز جهان، نشان می دهد که ابعاد تروریسم بسیار گسترده تر از قبل شده است. به عبارتی دیگر به رغم هزینه های گزاف سیاسی و اقتصادی، در عمل اقدام های غرب علیه تروریسم نتوانسته در کاهش ابعاد این پدیده شوم موثر باشد.
به نظر می رسد این وضعیت ناشی از دست کم 2 مساله اصلی است؛ مساله نخست توجه بیش از حد به مظاهر تروریسم و بی توجهی به ریشه ها و عوامل تغذیه کننده تروریست ها است.
نگاهی کلی به فرایند مبارزه غرب با تروریسم در منطقه خاورمیانه طی سال های اخیر نشان می دهد که بیشتر اقدام های غرب تنها به مبارزه با گروه های تروریستی معطوف شده و مبارزه با این گروه ها بیشتر شکل نظامی داشته است.
اگرچه برخورد نظامی با گروه های تروریستی در بیشتر موارد لازم و ضروری است اما چشم پوشی از مبارزه با ریشه ها و عوامل نضج یافتن تروریسم، برخورد نظامی را در بهترین حالت به نوعی مسکن ماننده خواهد کرد. به این ترتیب با از بین رفتن یک گروه، بار دیگر گروه یا گروه های دیگر حتی قویتر از گونه پیشین به وجود خواهد آمد. برآمدن گروه داعش از دل گروه القاعده نمودی از این وضعیت است.
همچنان که اشاره شد، یکی از موضوع هایی که در فرایند مبارزه با تروریسم کمتر به آن توجه شده، بنیان های فکری گروه های تروریستی است؛ بنیان هایی به شکل ریشه های ایدیولوژیک و فکری که درخت تروریسم از آن سربرمی آورد.
بیشتر گروه های تکفیری و تروریستی در مناطق مختلف جهان اسلام از عراق و یمن و سوریه تا سومالی و نیجریه و مالی، ریشه فکری شان به ایده «وهابیت» برمی گردد؛ موضوعی که ظریف نیز در مقاله اش به آن اشاره کرد. پیروان این نوع خوانش افراطی از اسلام، افراد خارج از دایره فکری خودساخته شان را تکفیر می کنند. از این رو است که طی دهه های اخیر در پیشانی فعالیت های تروریستی در منطقه، گروه های وابسته به این نحله قرار گرفته اند.
زخم خوردگان از دهشت افکنانی های این گروه ها، نه فقط شیعیان یا مسیحیان، بلکه قاطبه سنی ها هستند. در حقیقت وهابیت، وصله ای ناجور بر پیکر جهان اسلام است و ارتباط دادن آن به اهل تسنن و مذاهب آن ظلمی بزرگ است.
کانون وهابیت در جهان، عربستان سعودی و جریان مذهبی حاکم بر آن کشور است. این کشور در سال های اخیر به مدد منابع هنگفت نفتی و از طریق تاسیس رسانه های مختلف و مدارس مذهبی برای نشر وهابیت در جهان اسلام تلاش بسیاری به کار بسته و همین، بستر اصلی رویش و رشد گروه های تروریستی را ایجاد کرده است. بنابراین تا زمانی که این اندیشه های سیاه همچنان بازتولید می شود و به مدد حمایت های حکومتی نشو و نما می کند، کنشگری تروریسم ها پا برجا خواهد بود.
یکی دیگر از موضوع هایی که در فرایند مبارزه با تروریسم کمتر به آن توجه شده است، مهار منابع مالی تغذیه کننده این گروه ها است. به عنوان مثال در سوریه، در حالی که غرب تاکید بسیاری بر حمله به مواضع گروه های تروریستی دارد اما کمتر به گزارش ها و اطلاعات مربوط به حمایت های مالی برخی کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی از تروریست ها اعتنا می کند.
عربستان در سال های اخیر از این گروه ها تکفیری به عنوان کارت بازی و ابزار تاثیرگذاری بر منطقه و مهار رقبایش استفاده کرده است. به نظر می رسد تا زمانی که این سیاست استمرار داشته باشد و با آن به طور جدی برخورد نشود، سخن از مبارزه با تروریسم بیهوده و پوچ است.
دلیل دومی که مبارزه غرب علیه تروریسم در 15 سال اخیر را غیرموثر کرده است، به دوگانگی سیاست دولت های غربی باز می گردد. اینکه آمریکایی ها در قبال تروریسم دولتیِ رژیم صهیونیستی سکوت کرده اند یا با برخی گروه ها و یا کشورهایی که خود عامل یا پشتیبان تروریسم هستند، روابط نزدیکی دارد نمودی از این دوگانگی های رفتاری است. بی تردید چنین دوگانگی هایی، باعث می شود جنگ علیه تروریسم تحققی واقعی نیابد و این پدیده روز به روز گستره تر شود.
امروز خطر تروریسم تکفیری که منبعث از تفکر وهابیت است، نه منحصر به خاورمیانه بلکه کل دنیا است؛ از یمن و عراق و سوریه و لبنان و ترکیه و لیبی گرفته تا پاریس و بلژیک و آمریکا. با توجه به این گستره دهشت افکنی، اگر قرار باشد مبارزه با این پدیده شیطانی، اسیر سیاست زدگی و منافع زوگذر کشورها شود یا به جای علت به معلول ها توجه شود، باید روز به روز شاهد گستره تر شدن آن باشیم.
مقاله ظریف تلنگری به جهان بود که یک بار برای همیشه باید ایستاد و اندیشید که ریشه اصلی تروریسم تکفیری کجا است و در برابر آن چه باید کرد.